در زمان شروع قرن نوزدهم، دو جادوگر بسیار متفاوت در انگلستان ظهور می کنند و تاریخ این کشور را تغییر می دهند. در سال 1806 و در بحبوحه ی جنگ های ناپلئون در خشکی و دریا، اکثر مردم بر این عقیده اند که جادو برای مدت هاست که از انگلستان رخت بربسته است-تا این که مردی منزوی به نام آقای نورل، پرده از قدرت هایش برمی دارد و یک شبه به فردی مشهور تبدیل می شود. خیلی زود پس از این اتفاق، جادوگری دیگر خودنمایی می کند: مردی جوان، جذاب و بی باک به نام جاناتان استرنج. او شاگرد نورل شده و این دو با هم به نیروهای درحال جنگ با فرانسه می پیوندند. اما استرنج با گذشت زمان، بیشتر و بیشتر درگیر دیوانه وارترین و خطرناک ترین جادوها می شود و رابطه اش با نورل و تمام چیزهای باارزش زندگی اش را به خطر می اندازد.