عبدالکریم سروش در اوایل دهه 70 به نقد تحلیلی از دین مبادرت ورزید که خود آن را «دین دنیوی»، «تحلیل ایدئولوژیک دین» یا «پروتستانتیسم اسلامی» می نامید. نقادی او که ذیل عنوان کلی تر «نادی ایدئولوژی» گنجانده می شد، حوادث فکری و سیاسی خاصی در پی داشت. نوشته حاضر از دو بخش فراهم آمده است. بخش نخست به بیان نقادی سروش از «دین دنیوی» و «تحلیل ایدئولوژیک دین» و به دنبال آن طرح دین شناسی خود او (یعنی نظریه دین اخروی) اختصاص دارد. اما در بخش دوم به ارزیابی کوتاه نظریه دین اخروی سروش پرداخته و برخی ملاحظات انتقادی را در میان نهاده ام.