جهانگیر قائم مقامی (1360 - 1297 ﻫ ش) از نوادگان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (از ملتزمین عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه و صدراعظم محمد شاه قاجار) فارغ التحصیل دانشکده افسری و دارای درجه دکترای تاریخ از دانشگاه سوربن فرانسه. وی دارای تألیفات بسیاری در زمینه تاریخ و سندشناسی فارسی است و از سال 1345 تا 1349 سردبیری مجله بررسی های تاریخی را بر عهده داشته است. کتاب، پس از یک مقدمه کوتاه در تعریف اقسام سرچشمه های تحقیق و تعیین موقعیت خاص اسناد تاریخی در میان آنها، بسبب آنکه اسناد تاریخی قسمت اعظم بایگانی ها را تشکیل می دهد، فصلی به آرشیو و تاریخچهٔ آن، در جهان و در ایران اختصاص داده شده است و سپس خواننده با اقسام مختلف اسناد تاریخی و ترکیبات و مشخصات آنها مانند متن و اجزاء آن تحمیدیه ها، توقیع ها، طغراها، مهرها، ثبت و ضبط و تاریخ انشاء و رسائل که حاصل کار آنها را امروز اسناد تاریخی می نامیم و همچنین از رسوم و آداب نگارش اسناد و نحوهٔ صدور و ارسال آنها گفتگو شده است. شرح روش و مقررات بررسی و پژوهشی دربارهٔ اسناد تاریخی و بهره برداری از آنها برای تاریخ نیز فصلی از کتاب است و بالاخره چون شناخت مهرهای پادشاهان و ولیعهدها که بر اسناد تاریخی خورده است خود از قاطع ترین وسایل شناخت هویت اسناد تاریخی است مجموعه یی هم از مشخصات و نقش و سجع کلیهٔ مهرهای پادشاهان ایران در دورهٔ اسلامی با رعایت ترتیب سنواتی (از زمانی که نمونهٔ مهرها باقیست) فراهم آمد تا مکمل مبحث مهرها و فصل روش تحقیق اسناد تاریخی باشد ولی به سبب اینکه جای دادن این مجموعهٔ مفصل در متن مباحث مزبور فرعی زائد بر اصل و موجب گسیختگی رشتهٔ استنباطات خوانندگان می شد، بهتر دانسته شد مجموعهٔ مزبور در پایان کتاب جای داده شود. نویسنده در شش فصل به مبانی سندشناسی فارسی می پردازد که بخش عمده آنرا تعاریف و اصطلاحاتی در بر می گیرد که اغلب از خود اسناد و متون تاریخ بر آمده اند. در حقیقت تلاش دکتر قائم مقامی بر آن بوده تا اصطلاحات ناظر بر طبقه بندی هایی از قبیل انواع سند، ارکان و ساختار سند و حتی عناصر بصری و اجزاء سند، حتی الامکان از منابع و متون تاریخی استخراج شده باشند. فصل اول کتاب (مقدمات) به منابع و مآخذ تحقیقات سندشناسی فارسی اختصاص یافته است که در حقیقت مقدمه ای است برای معرفی سند تاریخی فارسی است به عنوان موضوع یک پژوهش سندشناسانه. بویژه در انتهای این فصل، ذیل عنوان آنچه از مدارک آرشیوی استنباط می شود، مطالبی مختصر درباره زمینه های پژوهشی سندشناسی فارسی ارائه می شود. پس از معرفی اجمالی موضوع پژوهش سندشناسی فارسی و اهمیت آن در فصل اول، نویسنده در فصل دوم تلاش دارد تا به دومین پرسش پیش روی سندشناس پاسخ دهد و آن این است که سند تاریخی فارسی در کجا نگهداری می شود؟ به عبارت دیگر وی تلاش دارد تا آرشیو اسناد فارسی را معرفی کند و به این بهانه هم آرشیو را معرفی می کند و مختصری از تاریخچه آن در جهان و ایران می گوید. در فصل سوم، نویسنده به ارائه طرحی برای طیقه بندی اسناد تاریخی فارسی می پردازد (اسناد مالی و حقوقی و قضایی، اخوانیات، سلطانیات، دیوانیات) و از بین این چهار دسته، به توضیح انواع اسناد دیوانی و اصطلاحات مرتبط با آن می پردازد. وی در این فصل 24 گونه متفاوت از اسناد دیوانی را از یکدیگر تمییز می دهد که بسیاری از آنها تا پیش از این با عناوینی کلی از قبیل حکم، دستور و فرمان خوانده می شدند. در فصل چهارم، ارکان و اجزاء سند معرفی می شود و شاید برای نخستین بار در کنار عناصر متنی، برخی از اصلی ترین عناصر بصری اسناد فارسی از قبیل توقیع، طغرا، توشیح و مهر به صورت مجزا معرفی می شوند. به عبارت دیگر بخش قابل توجهی از تحقیقات اسناد فارسی به محتوای متنی اسناد تاریخی می پرداخته اند و سیمای ظاهری اسناد از قبیل قطع، نوع خط، مهر و شکل طغرا غالبا چندان مورد پرسش قرار نمی گرفته اند. اما اختصاص بخشی نسبتا مفصل و مجزا به این عناصر نشان می دهد که از نظر نویسنده محتوای غیر متنی نیز بخش قابل توجهی از موضوعات حوزه سندشناسی فارسی را در بر می گیرد. در فصل پنجم، نویسنده به ارائه مطالبی درباره آداب نگارش و تنظیم و صدور اسناد می پردازد که پر از ارجاعات متعدد به متون و نقل قول از منابع تاریخی است. به عبارت دیگر تلاش نویسنده بر آن است تا اهمیت بررسی آداب و تعمدات سندپردازان قرون گذشته را یادآور شود و تا بتوان از طریق این بررسی ها بسیاری از اطلاعات و نکاتی که مستقیما در