شمس تبریزی دریایی است موّاج که رودی پرجوش و خروش چون مولانا از آن نشأت می گیرد و این کتاب مقالاتی است درباره آن دو با مطالبی از این دست: صوفیان! الصّلای پنهانی، نظری و گذری بر شعر صوفیانه، چرا مولانا، از مولانا بیاموزیم، جلال الدین محمد و جمال دین محمد(ص)، پرتوی از کلام رحمانی در مثنوی معنوی ربّانی، نطق آب و نطق خاک و نطق گل، مولا و مولانا، مولانا و برخی از نیازهای جامعه امروز، گر نبودی عشق، پنبه وسواس بیرون کن ز گوش، مثنوی معنوی از نگاهی دیگر. در بخشی از پیشگفتار این کتاب آمده است: «آن که از دنیا جز دنیا نخواهد و تن را در سلسله ریاضات و عبادات نکاهد، از باغ تنعم مثنوی تهیدست باز نخواهد گشت. آن که در عنفوان جوانی و دوران «چنان که افتد و دانی» است، تواند که نرمک نرمک از کوی پرسنگلاخ دلدادگی بگذرد و عشق زودگذر و زودگذار را در سرای بی «من و مایی» مولانا به دست او سپارد تا برد آنجا که خاطرخواه اوست.