"درد سیاوش" کتابی است نوشته ی "اسماعیل فصیح" که بعدها در رمانی دیگر با نام "عشق و مرگ"، از شخصیت های رمان "درد سیاوش" وام گرفته است. فرنگیس خواهر جلال آریان است که بعدها در کتاب "عشق و مرگ" نیز حضور می یابد. فرنگیس همچنین یک دختر به نام ثریا دارد که برای ازدواج، با خسرو نامزد کرده است و جلال برای پیوستن به آن ها در جشن عروسی شان به ایران سفر کرده است. در شب عروسی، شهروز، عموی مجنون خسرو، جشن را به هم می زند و دیوانه وار تقاص خون برادرش را طلب می کند. در پی این اتفاق خسرو همه چیز را رها می کند و به دنبال کشف علت مرگ پدرش می رود. سیاوش، پدر بیولوژیکی خسرو که در یک سالگی او درگذشت، مردی بود وارسته، متین و گیرا و بسیار متفاوت از دیگران، که سرنوشت او این چنین مرموز رقم خورده بود. "درد سیاوش" از"اسماعیل فصیح" به شدت متاثر از داستان سیاوش در شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی است. گره کور داستان در شبی از مردادماه سال 1332 ایجاد می شود، اما فضای داستان در سال 1352 شکل می گیرد و مرتب به سال 32 فلش بک زده می شود. به این دلیل که جلال، شخصیت اصلی داستان، دائما در حال بازرسی دیگر شخصیت های رمان است و تلاش می کند تا حقیقت قتل سیاوش را بفهمد، این رمان به عنوان اثری در ژانر معمایی طبقه بندی می شود. در نتیجه در "درد سیاوش" روایت بیشتر از تصویرسازی مورد توجه قرار گرفته است. زبان روایی رمان "درد سیاوش" به قلم "اسماعیل فصیح" بسیار جذاب است و قادر است به راحتی خواننده را به خود جذب کند.