«تئودور آدورنو» به معنای متعارف کلمه، نه منتقد ادبی و نه حتی نظریهپرداز ادبی بود، ادیب یا به اصطلاح، اهل قلم هم نبود. با این حال یکی از مشهورترین ناقدان ادبی روزگار ما، سوزان سونتاگ، رسالات ادبی او را چنین ارزیابی میکند: «یک مجلد» از مقالات آدورنو معادل و همارز یک قفسة کامل از کتابهای گوناگون در باب ادبیات است». حیات فکری آدورنو و ثمرات آن، سرشار از اینگونه تناقضات و معماهاست. تلاش بر ای فهم این تناقضات و یافتن پاسخهای مشخص و متفاوت برای تکتک معماها، یگانه راه ایجاد ارتباط با آثار آدورنو است. نگارنده در کتاب حاضر پس از بیان نکاتی دربارة زیباشناسی تئودور آدورنو، مقالاتی از این دست را فراهم آورده است: جنگ تفاسیر در گذر به مدرنیته: یادداشتی دربارة جنگ آخر زمان؛ اشباح هدایت (مقالهای دربارة ارزش ادبی آثار هدایت)؛ «هنر، صورت حقیقت»؛ «آیندة مرگ»؛ و «گفت و گو دربارة تراژدی». در بخش پیوستها نیز دو مقاله درج گردیده است: فکرهای پاره (این نوشته متن مقالهای است با عنوان اصلی تناقضات مدرنیسم)؛ و «آنتروپی و مرگ تراژدی: آگهی تسلیت».