یادگیری یک فعالیت زایاست. این گفته دربرگیرنده ی دیدگاهی از یادگیری است که در آن، یادگیرندگان فعالانه درصدد درک مطالب آموزشی ارائه شده هستند. آنها این هدف را با پرداختن فعالانه به پردازش زایا در طول یادگیری، از جمله توجه به جوانب مرتبط با مطالب وارده (که ما آن را انتخاب مینامیم)، سازماندهی آن در یک ساختار شناختی منسجم در حافظه ی فعال (که ما آن را سازماندهی مینامیم)، و تلفیق ساختارهای شناختی با دانش پیشینهی مرتبط در حافظهی بلندمدت (که ما آن را تلفیق مینامیم)، تحقق می بخشند. همان طور که می بینید، پردازش شناختی یادگیرندگان، نقش مهمی را در یادگیری زایا ایفا میکند. یادگیری صرفا مثل رایانه، فرایند افزودن اطلاعات به حافظه نیست. بلکه یادگیری، هم منوط به آن چه ارائه میشود و هم منوط به پردازش شناختی یادگیرندگان در حین یادگیری است. در طول بیست و پنج سال گذشته، محققان پیشرفتهای چشمگیری در تعیین دقیق استراتژیهای یادگیری موثر داشتهاند (یعنی فعالیتهایی که یادگیرنده در طول یادگیری درگیر آن میشود و هدف آن بهبود یادگیری است). لوگان فیورلا و ریچارد ای. مایر در کتاب «یادگیری زایا» هشت راهبرد یادگیری مبتنی بر شواهد را به اشتراک میگذارند که درک را ارتقا میدهند: خلاصهسازی، نقشهبرداری، ترسیم، تخیل، خودآزمایی، خود توضیحی، آموزش، و اجرا کردن. هر فصل یک استراتژی یادگیری را توصیف و مثال میزند، نظریه شناختی زیربنایی را بررسی میکند، اثربخشی استراتژی را با تجزیه و تحلیل آخرین تحقیقات ارزیابی میکند، شرایط مرزی را مشخص میکند، و مفاهیم عملی و جهتگیریهای آینده را بررسی میکند. هر استراتژی یادگیری، یادگیری مولد را هدف قرار می دهد، که در آن یادگیرندگان به طور فعال مطالب را درک می کنند تا بتوانند یادگیری خود را در موقعیت های جدید به کار ببرند. این مقدمه مختصر و قابل دسترس برای راهبردهای یادگیری به دانشآموزان، پژوهشگران و متخصصان روانشناسی تربیتی و همچنین خوانندگان عمومی علاقهمند به مهارت مهم قرن بیست و یکم در تنظیم یادگیری خود کمک خواهد کرد.