روایت یکی از راه هایی است که ما جهان را سازماندهی و درک می کنیم. در همه جا یافت می شود: نه تنها در فیلم ها و کتاب ها، بلکه در گفتگوهای روزمره و گفتمان های غیرداستانی روزنامه نگاران، مورخان، مربیان، روان شناسان، وکلا و بسیاری دیگر. ادوارد برانیگان کاوشی گویا از مفاهیم اساسی نظریه روایت و رابطه آن با تحلیل فیلم - و ادبیات - ارائه میکند، نظریههایی از زبانشناسی و علوم شناختی را گرد هم میآورد و آنها را روی پرده به کار میبرد. تحلیلهای فردی روایتهای کلاسیک، مبنای مطالعهای پیچیده از هر جنبهای از داستانهای فیلمی را تشکیل میدهند، برای مثال، سوبژکتیویته در بانوی در دریاچه، کثرت در نامهای از یک زن ناشناس، پست مدرنیسم و مستند در Sans Soleil. هدف از تدوین این کتاب، بررسی رویکردهای مختلف به روایت برای جدا کردن مجموعه ای از مسائل و موضوعات اساسی است که در هر نظریة جدیدی درباره روایت به آنها توجه می شود. با این رویکردها به روایت، بر مسائل کلی معرفت شناختی نور افکنده می شود؛ مسائلی که در نظریه های خاص فیلم و تا حدودی نظریه های مطرح در ادبیات به آنها توجه می شود؛ چرا که هم در نظریه فیلم و هم در روایت شناسی، به مطالعات ادبی تکیه می شود. شیوه ی نویسنده ی کتاب از یک زمینه میان رشته ای به نام علم شناخت، گرفته شده است که در اواسط دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد و تأثیر آن در بررسی فیلم کم کم حس می شود. در علم شناخت، پرسش هایی در این باره مطرح می شود که مغز انسان چگونه کار می کند و ما چگونه می توانیم فکر کنیم. پاسخ های این پرسش با توجه به مفاهیم زبان شناسی، روان شناسی شناخت، هوش مصنوعی، قوم نگاری، نظریه ادبی، و فلسفه زبان شکل می گیرد.