بیش از یک صد وپنجاه سال از آغاز تلاش برای آنچه نوگرایی و نوسازی جامعهی ایران خوانده میشود میگذرد. در آن روزگار (نیمهی اول قرن نوزدهم) ممالک غیرغربی از جمله ایران تحتتأثیر تحولات شگرف فلسفی، علمی، فنی، اقتصادی و سیاسی دوران جدید مغرب زمین قرارگرفتند و به فراخور درک و دریافت خود از آن، مبادرت به تحلیل، اقتباس و اجرای اصولی برای دستیابی به دستاوردهای حیرتانگیر آن نمودند. آنچه در اروپای غربی اتفاق افتاد و مدرنیته یا تجدد نام گرفت، به دلایل عمیق تاریخی و فرهنگی برای اولین بار در کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان و تا حدودی ایتالیا رخ داد. دنیای بیرون از این کشورهای اعم از غربی و غیرغربی عامدانه درصدد برآمدند تا دستاوردهای مدرنیته را اقتباس کنند، از این رو به مدرنازیسیون یا نوسازی پرداختند. بنابراین، هدف همهی این کشورها برگرفتن صنعت، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نوین بود تا از غافلهی تحولات روز دور نمانند.