اگرچه توسعه ی ابعاد شناختی علم مورد وفاق کنشگران علم بوده و همواره از سوی آن ها پی گرفته شده است، توسعه ی علم به مثابه یک فعالیت مدنی، بدون توجه به بن مایه های اخلاق علم، یا ممکن نیست یا آثار و نتایج مخربی برجای خواهد گذاشت. در ایران، از دو دهه ی گذشته به این سو، به پژوهش هایی بر می خوریم که بر مسئله دار بودن اخلاق حرفه ای علم تأکید کرده اند. نویسندگان این کتاب بر این باورند که فرایند صوری و بالا به پایین توسعه ی علم در ایران به طور ماهوی حامل چنین آسیبی است و نظام علمی کشور برای صیانت از اخلاق حرفه ای علم نیازمند بهره مندی بیشتر از ظرفیت اجتماعات علمی، از جمله انجمن های علمی، است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش ساخت ابزاری برای بررسی ابعاد چهارگانه ی حرفه گرایی علم و سپس ساخت ابزار متناظر با ابزار پیشین برای سنجش ابعاد چهارگانه ی اخلاق علم است. آنچه در طرح ایده ی اخلاق حرفه ای علم در این پژوهش مدنظر است بر پایه ی ترکیبی از وظایف آکادمیک و فراآکادمیک است که برای یک حرفه ای فعال در علم متصور است.