با اختراع عکاسی در مغربزمین ماهیت و کاربرد تصویری که از اتاقک تاریک بیرون میآمد این رسانه جدید را به محل تلاقی گونههای مختلف دانش بشری تبدیل کرد. همزمان در قرن نوزدهم انسانشناسی نیز رشد علمی خود را آغاز کرده بود. مردمنگاری به وسیله ابزاری که واقعگرایی فرض اولیۀ آن بود از همان ابتدا توانایی ساختن تصاویر اعجاب آمیز اما قابل باور از سرزمینهای دوردست را برای کشورهای پیشرفته به ارمغان آورد. با اینکه نمیتوان همۀ تصاویر ساخته و ارائه شده در آن زمان و حتی دورۀ معاصر را متاثر از جریان شرقشناسی استعمارگرا دانست؛ اما نمیتوان انکار کرد که چگونگی نگاه به دیگران در همۀ مراحل تصویرپردازی از مشرقزمین نقشی تاثیرگذار نه تنها بر مخاطب غربی که حتی بر ذهنیت و زاویه دید بعضی جریانهای غالب داخلی و جهتدهیهایشان، داشته و دارد. با این وصف برای بررسی وضعیت جایگاه کنونیمان، نگاه به گذشته و راه طیشده گریزناپذیر است و بخش عمدهای از اسناد تصویری گذشتۀ ما به روایت دیگران و نشاندهندۀ نگاه از بیرون است که پژوهشی بهدور از تعصب و پیشداوری را میطلبد. نوشته و عکسهای پیشرو بازخوانی و بازبینی همزمان بخشهای بسیار کوچکی از فرهنگ، تاریخ و جغرافیای کشورمان است که دیگران تصویر و نقل کردهاند.