به لحاظ تاریخی، کمتر کشور و تمدنی همچون ایران واجد عناصر مشترک با عموم ادیان ابراهیمی و آسیایی است. این موقعیت ممتاز به ما کمک میکند تا بتوانیم رابطۀ فعالی با عموم ادیان و مذاهب داشته باشیم. در دورانی که همگان از گفتگوی دینی و گفتگوی تمدنی صحبت میکنند و بدان نیاز دارند، کشوری چون ایران میباید سیاست فعالتر و همکارانهتری داشته باشد. این کتاب عمدتا در همین زمینه است و بیشتر ناظر به روابط درونی شاخههای مختلف مسیحی در دوران معاصر و روابط متقابل دین و جامعه و فرهنگ و سیاست در موقعیت جدید و نیز رابطۀ اسلام و مسیحیت است. بی شک برای تنظیم رابطۀ دینی خود با ادیان دیگر، میباید شناختی دقیق و همهجانبه از آنها داشت و کشور ما در موقعیتی قرار دارد که اتخاذ یک سیاست فعال دینی میتواند به گسترش و تعمیق مناسبات سیاسی و به افزایش حضور و نفوذ بینالمللی و منطقهایاش کمک کند. در طی مقالات و مصاحبههای کتاب، بارها دربارۀ کلیسای ارتدوکس و موقعیت و مسائل آن صحبت شده است. همچنانکه تلاش شده است تا تنوع و تکثر و مسائل و مشکلات درونی جهان مسیحی نشان داده شود و اینکه ریشههای آنها چیست و دلایل توافقها یا عدم توافقها و بلکه تنشها و تشنجها کدام است و تحولات پس از دوران جنگ سرد در این میان چه نقشی داشته است؛ و رابطۀ هر یک از آنها با اسلام و مسلمانان چگونه است و هر کدام تا چه اندازه به آن نزدیک یا از آن دورند؛ شباهتهای تاریخی و تمدنی هر یک از آنها با تاریخ و تمدن اسلامی و اخلاق و روحیات و احساسات مسلمانان تا چه میزان است و ملاحظات سیاسی و اجتماعی هر یک در نزدیک شدن به اسلام چیست و تحت تأثیر چه عواملی است.