مریم مشتاوی شاعری بریتانیایی، لبنانی و سوری است، او در سایه جنگ لبنان از پدری سوری-آمریکایی و مادری لبنانی به دنیا آمد. با مدرک کارشناسی ارشد ادبیات عرب بیش از ده سال استاد زبان عربی در ساواس، دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن بوده است. زندگی او بین اینجا و آنجا، بین زنی درد کشیده در جهان عرب و یک لندن نشین اشرافی در تناقض است؛ تناقضی که مریم در شعرها و داستانهایش منعکس میکند. این رمان ترکیبی از تخیل وحشی و جنون عشق است. قصه از ساحل پورتوفینو در ایتالیا شروع میشود، در بندر طرابلس ادامه مییابد و بین دیوارهای صومعهای در روستای آتابا به پایان میرسد... ترزا آکادیا یا همان زن فراق، در خانهای به دنیا میآید که یکی از ستونهای اصلی خود را از دست میدهد. پدرش شیخ دریا، مردی عجیب و غریب است که به دنیای دریا تعلق دارد. مادرش وقتی که او هنوز کودک است از دنیا میرود و او را زنی بزرگ میکند که کمتر از پدرش عجیب و غریب نیست. من عاشق آگوستینو بودم، اما او پورتوفینو را ترک کرد و کاملا ناپدید شد.. پس تصمیم گرفتم به لبنان سفر کنم و داستان از آنجا شروع میشود...