این کتاب حاصل مطالعات پژوهشی ایرانشناس ایران دوست، آرتور امانوئل کریستینسن (1875 1945) از شرقشناسان مشهور جهان است که آثار ارزندهای در خصوص مطالعات فرهنگ ایرانی منتشر کرده است. این مستشرق بزرگ در این کتاب به نقد آثار شش شاعر و متفکر پرداخته که از میان آنان ابوالعلاء معری شاعر عرب و دیگر شاعران ایرانی چون ابوعلی سینا، ناصر خسرو قبادیانی، عطار، عمر خیام و سعدی هستند. زندگینامه و آثار شش متفکر مورد مطالعه در این اثر، پیش از این هم به وسیله دیگر پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی قرار گرفتهاند؛ اما نقد و تفسیر کریستینسن در بردارنده ابعادی گستردهتر و دیدگاههایی متفاوتتر است در مقایسه با آنچه پیش از این نوشته شده است. شرق مسلمان به وسیله سه ملت بزرگ جهان شناخته میشود: اعراب، ایرانیان و ترکان. اعراب اصول اعتقادی، ایرانیان فلسفه و علم را به ارمغان آوردند و این در شرایطی بود که آثار منظوم این دو ملت نیز به گونهای متقابل سبب باروری دیگری شد. زبان عربی قرنها پس از اسلام به عنوان زبان علمی در ایران معمول بوده است؛ اما شعر و نثر فارسی به ویژه شعر به آهستگی خود را از پوشش زبان و آرایههای زبان عربی آزاد کرد و به گونهای پالایش شده و شگفتانگیز سر برکشید؛ با وجود این استقلال زبانی مفهومی، مفاهیم و قالبهای شعر کهن همچنان در دربارهای شاهان و امیران به گونۀ مدیحهسرایی ادامه یافت. مشهور است که گفتهاند: نور از مشرق میآید. با عطف توجه به خرد و معرفت مشرقزمین، بهویژه ایران چنین استنباط میشود که میباید برای دریافت اینگونه ارزشهای معنوی به آثار متفکران و شاعران ایران مراجعه نمود. آثاری مانند منظومۀ حماسی و افتخارانگیز فردوسی، یا بلبل سخنور شعر جذاب حافظ. مشرقزمین در حوزههای انتزاعی تفکر خود به دنبال کشف حقیقت و خردمندی است. از نظر ارزیابی ادبی بینش شاعرانی مانند ناصرخسرو، عمر خیام، فریدالدین عطار، مولانا جلال الدین مولوی و سعدی قابل اهمیت است. نزد گروهی از این شاعران مانند عطار و مولانا، فلسفه و عرفان از همه چیز برتر است و بدین سبب شخصیت آنان بهشدت در میان ابری از ابهام و پرسش پنهان شده است. ناصرخسرو و سعدی اما شخصیتی بارز و آشکار دارند و شعر آنان منبعی برای شناخت فردیت و سجایای اخلاقی آنان است. اعراب تنها یک تن شاعر به تماممعنا متفکر دارند و او ابوالعلای معری است. او متفکری آزاداندیش، قانع و صادق است و در نوع خود پدیدهای منحصربهفرد در ادبیات اسلامی محسوب میشود. ابوالعلا به هیچ مکتب خاص فکری وابسته نبود و خط خاص فکری یا فلسفی را ایجاد نکرد. او همچنین آخرین شاعر بزرگ عرب است و پس از مرگش، ایرانیان نخستین ملت شاعرپرور ایران محسوب میشوند. در بخش دوم کتاب نیز ترجمۀ رسالهای کوتاه از نویسنده دربارۀ شعر درباری آمده است. او در این رساله با استناد به متون تاریخ ادبی، به ویژه تذکرههای شعر، عقاید و آرای متقدمان در خصوص نقد شعر مدیحه و نیز رویۀ انتقادی ابن خلدون را به عنوان منتقد عرب و نظامی عروضی را مورد مطالعۀ انتقادی قرار داده است و پس از عنوان کردن نظرات خود در مورد چند شاعر مدیحهسرا، از جمله انوری، خاقانی و امیر معزی به بحث دربارۀ ویژگیهای شعر هر یک از آنان و کیفیت دربارهای شاهان و شاهزادگان سلجوقی و خوارزمشاهی پرداخته است.