این کتاب تلاش دارد تا بنیانهای نظری در مطالعات مدیریت شهری (با نگاهی بر شرایط ایران) را بررسی کند. رویکرد حاکم بر کتاب، توسعۀ الگوی حکمروایی خوب شهری است که دربرگیرندۀ مشخصههایی چون مشارکت، قانونمداری، پاسخگویی، شفافیت، کارآیی، چشمانداز و نظیر اینها است. بدون تردید، یکی از مهمترین مولفههای موثر و متأثر از شهر، نظام مدیریت شهری است. از یک سو، در نتیجۀ تحولات و تغییرات کمی و کیفی گسترده در شهرها، تداوم حیات و کارآمدی بدون برخورداری از یک نظام مدیریتی منسجم و هدفمند غیرممکن مینماید و از سوی دیگر، نظام یادشده، کاملا متأثر از ویژگیهای اجتماعی، زمانی و مکانی شهر خود است. همین تأثیر و تأثر است که محلیبودن و تقبل امور محلی را به ویژگی اجتنابناپذیر مدیریت شهری بدل کرده است. جداکردن شکل جغرافیایی و ساختار اجتماعی شهر از مدیریت شهری غیرممکن است. مدیریت شهری خوب (الگوی حکمروایی خوب)، شهرهایی موفق، شکوفا و پایدار را به بار میآورد، درحالیکه مدیریت ضعیف، چنین عملکردی را نخواهد داشت.