در این کتاب به عنوان یکی از مهمترین مطالعات زنان در دهه ی نود میلادی، اسلاونکا دراکولیچ مبارزات روزانه زنان تحت رژیم مارکسیستی در جمهوری یوگسلاوی سابق را شرح می دهد. دراکولیچ روزنامه نگار و رمان نویس با شوخ طبعی و همدلی درباره تجربیات خود و سایر زنان کشور های اروپای شرقی در دوران کمونیسم که پشت این پرده ی آهنی زندگی می کردند و رنج می کشیدند می نویسد . مقالات او همانند پرتره ای از واقعیت در پس لفاظی ها، عواقب این رژیم ها را نیز شرح می دهند: ممکن است دیوار برلین سقوط کرده باشد ، اما ایدئولوژی آن نمی تواند به سرعت از بین برود و زنگی سپری شده با ترس به این راحتی فراموش نخواهد شد. اثر بر رابطه ی شدیدی که دراکولویچ میان اشیاء مادی با روح، زنانگی و فردیت کشف کرده است متمرکز است.او این رابطه را نتیجه ای اجتناب ناپذیر از یک سبک زندگی مشخص می داند سبکی که سرمایه داری و کالای شدن را انکار می کند اما علی رغم آن در نهایت نتیجه ی این سبک زندگی ترکیبی از این دو است. او به بررسی سختی هایی که زنان با آن روبرو هستند می پردازد و به رژیمی که به زنان اجازه دستیابی به اساسی ترین مواد که به آنها این امکان را می دهد که زنانگی خود را ابراز کنند را نمی دهد. به بهانه ی بورژایی بودن حتی اجازه نمی دهد آن مدل لباس هایی را که به آنها احساس زن بودن را می دهد بپوشند. در این کتاب می خوانیم "من سفر کردم تا این تغییرات بعد از انقلاب را از نزدیک خصوصا در زندگی زنان کشورهای مختلف ببینم. من با زنان در آشپزخانه هایشان نشستم و آنها از زندگی شان، از بچه هایشان و از مردانشان برایم حرف زدند و من دیدم طرح کلی زندگی هامان تقریبا عین هم است. ما زن ها چشم انداز مشترکی در زندگی داشتیم که با چشم انداز مردها متفاوت بود. ما از پایین به مسائل نگاه می کردیم و چشم اندازمان ساده و پیش پا افتاده بود...".