کتاب بی صدایی، رمانی فانتزی و عاشقانه نوشته ی ریچل مید است که در سال 2015 انتشار یافت. تا جایی که فِی به خاطر می آورد، هیچ وقت هیچ کس در روستای محل زندگی اش نمی توانسته چیزی بشنود. زمین سنگلاخی و بهمن های مکرر، ترک کردن روستا را غیرممکن ساخته و مردم این منطقه به کمک کشوری پادشاهی و اسرارآمیز در دوردست ها، غذای خود را به دست می آورند. اما زمانی که اهالی روستا کم کم بینایی خود را از دست می دهند، ارسال غذا با مشکل مواجه شده و گرسنگی بر مردم چیره می شود. تا این که یک شب، صدایی کرکننده، فِی را از خواب بیدار می کند. حالا صداها به سلاح او تبدیل شده اند. فِی با پیشروی داستان تصمیم می گیرد که هم بفهمد چه اتفاقی برایش افتاده و هم با خطراتی که روستایش را تهدید می کنند، به مبارزه برخیزد. در این مأموریت سرنوشت ساز، معدن چی جذابی با او همراه می شود و این دو با هم پا به سفری می گذارند که زندگی شان را برای همیشه تغییر خواهد داد.