کتاب کمیسر برونتی یاد می گیرد که هیچ کتابی را از روی جلد قضاوت نکند، رمانی معمایی نوشته ی دونا لئون است که در سال 2014 منتشر شد. در یک بعد از ظهر از طرف کتابخانه ای مهم و معتبر در ونیز با کمیسر برونتی تماسی گرفته می شود و او درمی یابد که صفحه هایی از چندین کتاب نایاب و ارزشمند ربوده شده است. پس از انجام تحقیقاتی مختصر، جواب پرونده آشکار به نظر می رسد: مجرم حتماً همان کسی است که درخواست گرفتن این کتاب ها را داشته، یعنی پروفسوری آمریکایی از دانشگاه کانزاس. اما تنها مشکل این جاست که این مرد، کتابخانه را ترک کرده و پس از بررسی مدارکش مشخص شده که چنین پروفسوری اصلاً وجود ندارد. با پیشروی تحقیقات، تعداد مظنونین افزایش پیدا می کند و پس از کشته شدن مردی به ظاهر بی آزار که سه سال به کتابخانه می آمده و کتاب های مذهبی می خوانده، کمیسر برونی مجبور می شود عقاید خود درباره ی گناهکاری و بی گناهی را زیر سؤال ببرد.