مخاطب برای اولین بار، سوزی سالمون، شخصیت اصلی رمان استخوان های دوست داشتنی را در بهشت ملاقات می کند. او که از این مکان عجیب و جدید به دنیای پایین نگاه می کند، با لحن شیرین و سرزنده ی یک دختر چهارده ساله، روایت گر قصه ای به یادماندنی و سرشار از امید است. سوزی طی هفته های پس از مرگش، گذر زندگی بر روی زمین را بدون حضور خود مشاهده می کند: دوستان مدرسه اش شایعاتی را درباره ی غیبت او مطرح می کنند، خانواده اش که همچنان امید به یافتن او دارد و قاتلش که در تلاش است تا رد و اثری از خود باقی نگذارد. با گذشت چندین ماه بدون هیچ سرنخ و گشایشی، سوزی نظاره گر متزلزل شدن رابطه ی والدینش تحت تأثیر فقدان او، تقلای خواهرش در حفظ روحیه ی خود و تلاش برادر کوچکش برای درک معنی کلمه ی «درگذشته» است. رمان استخوان های دوست داشتنی، رمانی درخشان و خیره کننده است که امید بخش ترین قصه را از دل غم ها و اندوه ها بیرون می کشد. داستان رمان استخوان های دوست داشتنی که درباره ی بدترین چیزی است که برای یک خانواده می تواند اتفاق بیافتد، به دست نویسنده ای جدید اما درخشان، به رمانی پرتعلیق و حتی بامزه درباره ی عشق، خاطرات، شادی، بهشت و التیام دردها تبدیل می شود.