داستان رمان مثل هیچ کس، حکایت زندگی دو دختر با پیشینه ای کاملا متفاوت است که دوستی میان شان، زندگی آن ها را به هم گره زده است. نوجوانی پاریسی به اسم لو، دارای بهره ی هوشی بسیار بالا، اختلالات وسواس گونه و مادری است که سال ها از افسردگی رنج می برده است. لو به خاطر یکی از پروژه های مدرسه اش درباره ی نوجوانان بی خانمان، در آستانه ی تغییر زندگی خود[و والدینش]قرار دارد. او هنگام تحقیق برای این پروژه، دختری نوجوان و کارتن خواب به نام نو را ملاقات می کند. با شکل گیری رابطه ی دوستی میان این دو شخصیت، لو با شجاعتی مثال زدنی از والدینش درخواست می کند تا نو همراه آنان زندگی کند، و با موافقت آنان با این درخواست، بسیار شگفت زده می شود. حضور نو، خانواده ی لو را مجبور به مواجهه با رازی تلخ می کند. آیا این خانواده ی متزلزل و تازه شکل گرفته می تواند در مواجهه با گذشته ی نو به زندگی خود ادامه دهد؟ رمان مثل هیچ کس، برنده ی جایزه ی معتبر کتاب فروشان فرانسه، رمانی حساب شده و خیال انگیز است که نگاهی به زندگی یک بی خانمان دارد و بسیار مهیج جلوه می کند.