رمان دنیای آشنا، داستان کشاورزی سیاه پوست به اسم هنری تونسند را روایت می کند که درگذشته برده بوده است و اکنون تحت سرپرستی قدرتمندترین مرد شهر منچسترکونتی، ویلیام رابینز قرار گرفته است. تونسند با اطمینان از عدم تخطی از قانون، با نظم و دقتی عجیب، انجام کارها و امور رابینز را به عهده می گیرد. اما وقتی که مرگ نابه هنگام او سر می رسد، همسرش کالدونیا، از عهده ی اجرای امور برنیامده و آشوب و بلوا به پا می شود. جونز، نویسنده ی این اثر، پانوشتی از تاریخ را با داستانی حماسی درآمیحته و نگاهی محکم و ثابت به تمامی پیچیدگی های اخلاقی برده داری می اندازد. رمان دنیای آشنا، رمانی بلندپروازانه و درخشان است که به شکلی یکپارچه بین گذشته، آینده و حال در گذار است و زندگی آزادشدگان و بردگان سیاه پوست، سفید پوست و سرخ پوست را به تصویر می کشد. رمان دنیای آشنا، درکی عمیق از دنیای خشن و چندوجهی ایجاد شده توسط برده داری را به مخاطب خود ارائه می کند.