بهرام بیضائی استاد طرح مسائل اجتماعی و انسانی در قالب فیلمنامهها و نمایشنامههایی با ساختار و طرحوتوطئه جذاب و پرکشش است. او مولفههای داستانهای حادثهای و معمایی را با مهارت در آثارش به کار میبرد و به همین دلیل آثار او ضمن ایجاد حس تعلیق در مخاطب و انتظار این که بداند پیشتر چه شده و بعد چه خواهد شد، او را درگیر تصویری میکند که بیضائی در قالب طرح این داستانهای حادثهای و معمایی از جامعه و مسائل آن به دست میدهد. بیضائی در عین اینکه در آثارش همواره رویکردی انتقادی به جامعه دارد و تلخیها را میبیند و به صراحت بیان میکند، جذابیت قصهگویی را فدای طرح مسائل اجتماعی نمیکند، بلکه نگاه نقادانه به جامعه را با هنر قصهگویی میآمیزد. فیلمنامه «اتفاق خودش نمیافتد» نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این فیلمنامه با معمایی مواجهیم که به تدریج گره از آن گشوده میشود و در مراحل گشودهشدن این گره تصویری تلخ از جامعهای ارائه میشود که غرق در خشونت و جنگ قدرت و منفعتطلبی و زد و بندهای مرموز است. وقایع این فیلمنامه در فاصله دهه 50 تا اوایل دهه 70 خورشیدی اتفاق میافتد و مثل بسیاری از دیگر آثار بیضائی در این فیلمنامه هم یک زن حضور پررنگ دارد؛ زنی به نام شیوا که جنگ قدرت و مناسبات جهان مردانه بر زندگیاش اثر میگذارد.