رمان گذرنامه، رمانی زیبا و به یادماندنی درباره ی روستایی آلمانی نشین در رومانی است که میان خفقان حکومت دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو و آرمان های وسوسه انگیز دنیای غرب گیر افتاده است. مشکلاتی که آسیابان روستا، ویندیش، در جریان گرفتن مجوز برای مهاجرت به آلمان غربی دارد، با ماجراهایی از گذشته در هم آمیخته و داستان کتاب را به پیش می برند. هرتا مولر، با توجهی شاعرانه، رویاها، خرافات، تنازعات و سرکوب های ناحیه ای فراموش شده در دشت دانوبه را توصیف کرده و با نثری موجز و شعرگونه، بی کسی و انزوای مردمی در حصر را به تصویر کشیده است. عنوان اصلی رمان گذرنامه، ضرب المثلی رومانیایی است به این معنی: «انسان چیزی جز یک قرقاول در این دنیا نیست». این ضرب المثل به خوبی نشان دهنده ی چندرنگ بودن انسان و استفاده ی او از ماسک های مختلف در موقعیت های مختلف است. روستای ویندیش به تصویری قرون وسطایی از فقر، ناامیدی، خرافات و خشونت های گاه و بی گاه می ماند.