اوریانا فالاچی، در زمان جنگ ویتنام، خبرنگاری جوان بود که در سال 1969 به این کشور سفر کرد. او جنگ های توپخانه ای را از نزدیک دید، در مأموریت های جنگی هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا حضور داشت و هیچ آشوب و آشفتگی ای در این جنگ، از چشم او پنهان نماند. او همچنین چندین بار جان خود را به خطر انداخت و تا چند قدمی مرگ پیش رفت. فالاچی، قهرمانانی واقعی را در جنگ ملاقات کرد؛ قهرمانانی که به چشم مردم دنیا نمی آمدند و او بود که با دیدن فداکاری ها و اتفاقات خونین جنگ، شیفته و مجذوب این افراد می شد. رمان زندگی، جنگ و دیگر هیچ، تشریحی زیبا و فوق العاده جذاب از اتفاقات یک سال از جنگ ویتنام است که اوریانا فالاچی، آن را به شکل داستان به رشته ی تحریر درآورده است. لازم به ذکر است که این نویسنده در خلال تهیه ی گزارش های جنگ، تیر خورد و بدون کمک در منطقه ای رها شد، اما به شکلی معجزه آسا از مرگ نجات یافت.