رمان سیلاب های بهاری در میشیگان شمالی گذشته و داستان دو مرد را پی می گیرد که در کارخانه ی پمپ سازی کار می کنند: یوگی جانسون که کهنه سرباز جنگ جهانی اول است و نویسنده ای به نام اسکریپس اونیل. هر دوی این شخصیت ها به دنبال زن رویایی خود هستند، اگرچه ایده آل هایشان با هم متفاوت است. در شروع داستان، اونیل از کتابخانه به منزلش برمی گردد و درمی یابد که همسر و دختر کوچکش یادداشتی برای او گذاشته و خانه را ترک کرده اند. پس از این اتفاق، اونیل که بسیار از تنهایی رنج می برد، با پیشخدمتی انگلیسی به نام دیانا آشنا شده و بی درنگ از او درخواست ازدواج می کند. با این حال، اونیل خیلی زود از لهجه ی انگلیسی و تمایلات عجیب و غیرمعمول دیانا خسته می شود. رمان سیلاب های بهاری با داستانی بسیار سرگرم کننده و جذاب، پنجره ای رو به آغاز مسیر ارنست همینگوی به عنوان داستان سرا و نویسنده ای صاحب سبک است.