این رمان درخشان با بهره گیری از زمان حال و کلام رمان شهربانو، شخصیت اصلی داستان، مخاطب را با سرعتی شگفت انگیز به دنیا و ذهن یک دختر شجاع و باهوش پاکستانی می برد. زندگی برای رمان شهربانوی جوان و بااراده، هم تلخ است و هم شیرین. او که دومین دختر خانواده ای بدون پسر است، در بیابان طوفانی چولستان زندگی می کند و از آزادی های بیشتری نسبت به دختران هم سن و سال خود برخوردار است. اما زمانی که ملاقاتی تراژیک با زمین داری ثروتمند و پرقدرت، برنامه های ازدواج خواهر بزرگترش را خراب می کند، از رمان شهربانو خواسته می شود تا تصمیمی اتخاذ کند که تمام آمال و آرزوهای او را قربانی خواهد کرد. رمان شهربانو مجبور است تا مهم ترین و سرنوشت سازترین تصمیم زندگی اش را بگیرد. آیا باید کاری را انجام دهد که موجب حفظ آبروی خانوده اش تلقی می شود یا به خواسته و حرف دل خودش گوش بدهد؟