رمان خانه ی خودمان، داستان دو خواهر ژاپنی/آمریکایی را روایت می کند که به منظور بهبود بخشیدن به شرایط زندگی والدینشان، از آیوا به مناطق روستایی جرجیا مهاجرت می کنند. کیتی، خواهر کوچک تر و راوی داستان، فکر می کند که خواهرش، لین، نابغه ای است که توانایی انجام هر کاری را دارد. با پیشروی داستان و آشکار شدن این که بهبود شرایط زندگی پدر و مادرشان به معنی کار کردن شبانه روزی آن هاست، معلوم می شود که لین مشکلی دارد چرا که همیشه خسته و بیمار به نظر می رسد. بزرگترین آرزوی لین، زندگی به همراه خانواده اش در خانه ی شخصی خودشان است. وقتی که پدر و مادر این دو دختر، که هیچ وقت پول قرض نمی کنند و به بانک ها اعتماد ندارد، سرانجام برای برآورده کردن این آرزوی دخترشان وام می گیرند، کاملا مشخص می شود که مریضی لین باید جدی باشد. درنهایت، پدر کیتی به او می گوید که بیماری خواهرش چیست و با وخیم تر شدن اوضاع لین، کیتی تصمیم می گیرد تا علی رغم مشکلات متعدد عاطفی و مالی، رویاهای خواهر و خانواده اش را زنده نگه دارد.