رمان بهشت، اولین اثر تونی موریسون پس از دریافت جایزه ی نوبل ادبیات، با صحنه ای هراس انگیز از خشونتی دسته جمعی آغاز می شود و به منشأ و ریشه ی پیدایش این خشونت در محله ای کوچک و سیاه پوست نشین در مناطق روستایی آلاباما می پردازد. جامعه ی پدرسالارانه ی روبی که توسط نوادگان بردگانی آزاد شده و نجات یافتگانی از دنیایی پر از دشمنی و جنگ به وجود آمده، بر پایه ی عدالت، قانونی به شدت اخلاق مدار و البته ترس استوار است. اما گروه دیگری از تبعیدشدگان در فاصله ی هفده مایلی از این جامعه، در سرزمین موعود خود گرد هم آمده اند. تونی موریسون با نثری موزون، باشکوه و حماسی، استوارترین عقاید و باورها را به چالش کشیده و با در هم آمیختن داستان های قومی، تاریخ، خاطرات و اسطوره ها، اثری تفکربرانگیز و فراموش نشدنی درباره ی نژاد، دین، جنسیت و گذشته ای بسیار دور و در عین حال تکرارشونده، آفریده است.