در حومه ی شهر شیکاگو، دندان پزشکی با سه نفر در پارکینگ محل کارش مواجه می شود و آن ها مجبورش می کنند تا داخل صندوق عقب ماشینش برود. در پیاده رویی در شهر، جک ریچر و زنی ناشناس با زور اسلحه توسط دو مرد در روز روشن دزدیده و در همان ماشین محبوس می شوند. سپس، ریچر و آن زن به ماشین دیگری برده شده و به جای دیگری انتقال می یابند و دندان پزشک به همراه متعلقات جامانده ی زن، دو گالن بنزین و کبریتی روشن در ماشین رها می شود. FBI به سختی در تلاش است تا زن را از دست دزدان نجات دهد چرا که او، یکی از مأمورین مخصوص این سازمان در شیکاگوست. از سوی دیگر، جک ریچر و این زن، علیرغم احتمال بسیار اندک فرار، تلاش می کنند تا از دست اسیرکنندگان خود بگریزند. اما FBI فکر می کند که ریچر یکی از آدم رباهاست و زمانی که این دو بالاخره به فرار نزدیک می شوند، ریچر باید با تک تیراندازهای FBI که هر هدف متحرکی را از پا درمی آورند، نیز مقابله کند.