فرمانروای دژ پوشالی نقد بسیاری از فروض نقدناشدهای است که ما زندگی خود را با آنها به سر میبریم. نویسنده این اثر کهنهنشدنی، فروض غالب امروز را با باورهایی مقایسه میکند که در روزگاران پیشین زندگی مردم را جهت میداد. بحث او با چگونگی تسخیر جسم و روح شهروندان در چارچوب باورهای امروزی آغاز میشود که بازتعریف مسئولیتهای انسان معاصر را ضروریتر و خطیرتر از تمام دورانهای پیش میسازد فرمانروای دژ پوشالی نهیب و تذکری برای زندهسازی هشیاری همه شهروندان و همه انسانها برای انتخاب آزادانه تقدیر غایی خودشان است. گای ایتن در این اثر وزین، از حمله به ارزشهای رایج زمانه ابا ندارد و کارکردهای مفید سنتهای دیروز را که با تندباد «تجددگرایی» و سنتستیزی به محاق رفتهاند، شرح میدهد. او در جایجای این اثر به جای پای سست علمزدگی و خلط کردن قلمروی دانش و اعتقاد اشاره میکند و گرچه خود در ابتدا در محیطی خداناباور به دنیا آمده است، عواقب دور ریختن ارزشها و سنتهای دیرپای بشری را با زبان مخصوص به خود توضیح میدهد.