آنچه در این صفحات گرد آمده، مجموعهای است رنگارنگ از تاریخچهٔ جنبشهای مسلحانه در یکصد و بیست سال گذشته. در یک طرف، مبارزاتی که هدفشان استقلال یا جداییخواهی بوده است __ از ایرلند تا قبرس، و از کنیا تا سریلانکا و اندونزی. در سوی دیگر طیف، به گروهها و سازمانهایی برمیخوریم که آرمانشان سرنگونی حکومت مستقر یا نظام حاکم بوده است. مبارزات کاسترو در کوبا برجستهترین نمونه از این دست بهشمار میآید. اما در این میان، گروههایی را هم میبینیم با هدفهایی یا بسیار کلان یا بس خیالبافانه. بارزترین اینها، سازمان «القاعده» است که به جنگ کلّ جهان غرب رفته و در این راه از به کار بستن هیچ روش و تمهیدی رویگردان نیست. و البته سرورستیزان (آنارشیستها) آرمانخواهی هم بودهاند که عمدتا در دههٔ هفتاد میلادی، خشونت را راه علاج نارساییهای جامعه تشخیص دادند __ بادر-ماینهوف در آلمان، بریگاد سرخ در ایتالیا، و گروههای شورشی کوچک در ایالات متحده. نمونههایی از آنارشیسم و نیهیلیسم مطلق و بیمنطق _ هر منطقی _هم در این میان به چشم میخورد، از جمله فرقهٔ آئوم در ژاپن که برای رسیدن به آرمانش، انتشار گاز سمی در میان مسافران مترو را بهتر ین راه تشخیص داد.