با ورود اندیشههای تجدد و برآمدن گروهی از روشنفکران نوخاسته در عصر ناصری و در جریان جنبش مشروطهخواهی، حداقل در میان گروههایی از ایرانیان مبانی فکری مقاومت دگرگون شد و به تأسی از جریانهای فکری عصر روشنگری و اندیشۀ مشروطهخواهی جدید در اروپا تحولی اساسی در مفهوم مقاومت رخ داد. این تحول در نظریه و مفهوم مقاومت که مبتنی بر تعاریف نوآیین از مفاهیمی مانند انسانیت، آزادی، برابری، عدالت و حق صیانت از ذات بود، دستاورد فکری و فرهنگی گرانمایهای برای جامعۀ مدنی ایران به ارمغان آورد. کتاب حاضر تلاشی است برای توضیح فرایند تاریخی تحول در مفهوم مقاومت و سرنمونی نظریهای نوآیین برای آن با گذار از سدههای میانۀ تاریخ ایران و ورود به دوران جدید.