"شب ظلمانی یلدا" کتابی است از یکی از نویسندگان شاخص و نام آشنای معاصر، "رضا جولایی" که همواره روایتی خاص از تاریخ را در آثارش به تصویر کشیده است. این قصه پیرامون چند شخصیت شکل می گیرد. یکی از این شخصیت ها، سربازی است مجروح که جراحتش از جنگ با روس ها بر تنش نشسته و دیگری یک جوان مسیحی است که دغدغه های عجیبی دارد. روایت این دو تن، شالوده ی داستان "شب ظلمانی یلدا" از "رضا جولایی" را شکل می دهد و سپس از دل آن ها، ماجراهایی رقم می خورد که با تاریخ، عشق و سیاست در هم تنیده اند و در یک کلام، زندگی انسان را به تصویر می کشند. "رضا جولایی" شیوه ای الهام بخش در روایت ماجراها به کار گرفته و عناصری را در قاب عکس تاریخ مد نظر قرار داده، که این رمان را همه جوره به یک اثر درخشان و به یاد ماندنی تبدیل می کند. او در گوش و کنار این داستان تاریخی غیررسمی، شخصیت هایی را خلق می کند که ترس و اضطرابی مخصوص به خودشان را به دوش می کشند. نوعی بیم شخصی که هویت هر یک از آن ها را رقم می زند و داستانشان را شکل می دهد. قصه از تصویری آغاز می شود که روی یک پارچه است؛ تصویر شمایل مسیح و سپس تکه های داستان که در کنار هم قرار می گیرند و نویسنده از آن ها غبار روبی می کند. او زمان را احضار می کند و در "شب ظلمانی یلدا"، آن را به یادآوری هر آنچه از دست رفته است، محکوم می کند.