مطرح شدن اقبال به عنوان الگویی نو در جهان اندیشه دینی سابقه زیادی ندارد به این دلیل ساده که حتی نام او تا سال ۱۳۱۷ شمسی یعنی سالها پس از انتشار اسرار خودی هنوز در ایران ناشناخته بود، در صورتی که آوازه شهرت او در اروپا نیکلسون شرق شناس معروف را به ترجمه آثار فارسی او واداشته بود. بینش ژرف اقبال در مورد تاریخ اندیشه و حیات و تأکید مستمر او بر پویایی اندیشه وپذیرش تغییر به عنوان واقعیتی که بر طبیعت جامعه بشری حاکم است او را به راهی رهنمون شد که بنا کردن نظام عقیدتی و رفتاری اسلام بر شالودهای استوار با نزدیک شدن به دانش نوین با رویکردی محترمانه ولی مستقل اساس آن را تشکیل میدهد.