کتاب حاضر بررسی پاسخ شماری از متفکران قارهای به موضوع شر (خصوصا هولوکاست) و رنج ناشی از آن است. البته مباحث کتاب ضرورتا محدود به هولوکاست نیست، و میتواند واکنش این متفکران به هر شر دهشتناکی تلقی شود. نویسنده در فصل نخست، بهطورکلی، به تئودیسۀ نظری (توجیه عدل الهی)، ابتدا در تفکر انگلیسی-امریکایی و سپس در تفکر قارهای، میپردازد و ناکارآمدی این تفکر را متذکر میشود. آنگاه در ادامۀ کتاب، توضیح میدهد که متفکران اگزیستانسیالیست یهودی و مسیحی (بهترتیب، بوبر و مارسل) و متفکران چپ یهودی و مسیحی )بهترتیب، ارنست بلوخ و یوهان باپتیست متس) از منظری دیگر کوشیدهاند به مسئلۀ رنج و شر واکنش نشان دهند. البته نویسنده، حین بحث، پای متفکرانی دیگر را هم به میان میکشد. نقطۀ اشتراک همۀ این متفکران آن است که توجیه عدل الهی را در شکل کلاسیکش ناکارآمد میدانند. نویسنده میکوشد نشان دهد چگونه اندیشمندان قارهای، فراتر از توجیهنظری عدل الهی، کوشیدهاند رویکردی وجودیتر به شر و به رنجدیدگان داشته باشند و، علاوه بر این، پیشنهادهایی برای مواجهۀ فعالانه و خلاقانه با شر مطرح کنند.