رمان غروب پروانه نوشته ی بختیارعلی، نویسنده ی کردتبار اهل سلیمانیه ی عراق است. او نویسنده ای بسیار پرکار است که برای بیش از پانزده سال در عراق نتوانست به علت سانسور شدیدی که در آن کشور حکمفرما بود آثار خود را به چاپ برساند و سرانجام مجبور شد به آلمان مهاجرت کند. حالا او بیش از 25 سال است که در آلمان زندگی می کند و موفق به نوشتن و نیز انتشار کتب متعددی شده است. آثار او به زبان های زیادی در سراسر دنیا ترجمه می شود. رمان از زبان خندان کوچولو روایت می شود. خندان کوچولو خواهر پروانه است و داستان رمان نیز عمدتا حول پروانه و ماجراهای او و اتفاقاتی که برایش می افتد می گردد. این وقایع همه از زبان خندان کوچولو روایت می شود. پروانه دختری است آزاد اندیش در فضایی خفان آور و مردسالار. او می کوشد با جامعه ی سنتی خود مبارزه کرده و حق و آزادی اش برای زندگی را به دست بیاورد. پروانه عاشق می شود و چون جامعه ی سنتی او این عشق را بر نمی تابد پروانه تصمیم می گیرد با معشوق خود از آن شهر فرار کند اما قرار نیست فرار راه حلی برای تمام مشکلات آنها باشد. بختیار علی در تمامی رمان هایش می کوشد فضای خفان آور کشورش را به خوبی ترسیم کرده و آن را مورد نقد و نهی قرار دهد. نام کتاب غروب پروانه به غروبی برفی و غمگین اشاره می کند که در انتهای رمان به تصویر کشیده می شود. غروب پروانه رمانی تلخ اما واقعی و زیبا است که خواننده با خود همراه کرده و بر او اثر می گذارد.