قلب شکسته در عین حال قلبی است گشوده. شرایط هرچه که باشد، وقتی شما کسی را دوست دارید و زمان با هم بودنتان به پایان میرسد، طبیعتاً احساس اندوه و ناراحتی میکنید. غم از دست دادن کسی که شما دوستش دارید بخشی از زندگی است، بخشی از این سفر، اما مصیبتی نباید وجود داشته باشد. گرچه طبیعی است که وقتی شما عزیزی را از دست میدهید قدرت خودتان را فراموش کنید، اما حقیقت این است که بعد از بروز جدایی، طلاق یا مرگ عزیزی، نیرویی در درون شما باقی میماند تا واقعیت جدیدی را خلق کنید. اجازه بدهید که در اینجا مقصودمان را خیلی روشن بیان کنیم: درواقع، ما از شما میخواهیم که فکر خودتان را بعد از اینکه فقدانی اتفاق میافتد عوض کنید ــ از درد اندوهی که برایتان پیش آمده فرار نکنید، بلکه آن را پشت سر بگذارید. میخواهیم افکار شما در جایی قرار بگیرد که از عزیزتان فقط با عشق یاد کنید، نه با افسوس و ناراحتی. حتی بعد از بدترین جداییها، رذیلانهترین طلاقها و غمانگیزترین مرگ و میرها، رسیدن به این مهم در طی زمان امکانپذیر است. این بدین معنا نیست که شما غم و درد خودتان را انکار کنید یا از آن بگریزید. بلکه در عوض، به خودتان اجازه غم خوردن بدهید و سپس درهای زندگی جدیدی را به روی خویش بگشایید ــ زندگیای که در آن عشق برایتان عزیز باشد، نه غم و اندوه.