کلر و ایرنه دو دوست دوران کودکی بودند. آنها هنگام فوت پدر کلر و هنگامی که او با دو عمه سفیدپوستش در آن مکان در حال حرکت بود،ارتباطشان را از دست دادند. با مخفی کردن اینکه کلر نیمه سیاه بود ، به او اجازه دادند که به عنوان یک زن سفید پوست "گذر" کند و با یک نژادپرست سفید ازدواج کند. ایرنه در هارلم زندگی می کند ، خود را به پیشرفت نژادی متعهد می کند و با یک دکتر سیاه پوست ازدواج می کند. این رمان بر ملاقاتی که دو دوست دوران کودکی بعد ها دارند متمرکز است و بر وقایع در حال وقوعی درسبک زندگی جسورانه دیگران که هر زنی به وسیله آن مجذوب و اغوا میشود تمرکز دارد. انتهای رمان به دلیل ابهامش مشهور است. بسیاری این رمان را نمونه ای از طرحی از تراژدی مالاتو که چهره ای مشترک در ادبیات اولیه آفریقایی-آمریکایی است می دانند.