پرهام بابایش را از دست داده و با مامانش زندگی میکند. مامان یک جور جوراب جادویی اختراع کرده و اسم اختراعش را «شیموز» گذاشته است. شیموز جورابی است که تغییر رنگ میدهد و به رنگ هر لباسی که بپوشی درمیآید. خبر این اختراع به گوش طراح مد و لباس معروفی به نام «پرخواه» میرسد که بهتازگی به ایران آمده. او از پرهام و مامانش میخواهد به خانهاش بروند و در کارگاه مخصوصی که در اختیارشان میگذارد روی شیموزها کار کنند تا بشود آنها را به فروش رساند. زندگی توی خانه ی بزرگ آقای پرخواه برای پرهام هیجانانگیز است، اما مثل هر آدم شاخ دیگری او هم رازی برای خودش دارد. رازی که هیچ پاپاراتزی و بلاگر و خبرنگاری ازش خبر ندارد و یک سرش در خانهی همسایهی روبهرویی و سر دیگرش در خانهی جادوگری است که سرنوشت آدمها را از دل دانهانارهای جادوییاش میخواند...