در قرن بیستم، سالهای پس از جنگ جهانی دوم، فرانسه پرچمدار شیوهای جدید در سیاستگذاری فرهنگی شد و با راهاندازی وزارتخانهای به نام فرهنگ، روابط نوینی را بین هنرمندان و قدرت عمومی بنیان نهاد. بدین ترتیب زمینهای برای شکلگیری روابطی نو بین قدرت عمومی و هنر هموار شد. در این سالها برای تعریف دوبارة این روابط در عرصههای گوناگون از جمله سینما، قوانین فراوانی تصویب شد و مجموعة آنها «الگویی فرانسوی» از روابط دولت با هنر ایجاد کرد. نگارنده در این کتاب به بیان مطالبی چون اهداف اساسی در سیاستگذاری فرهنگی دولتهای مختلف در فرانسه، قدرتهای محلی و فرهنگ در فرانسه، دولت و هنرهای نمایشی در فرانسه رؤیای دموکراسی فرهنگی، دولت و سینما در فرانسه، دولت و هنرهای تجمسی،و دولت و هنرهای آوایی: موسیقی فاخر یا مردمی؟ پرداخته است.