فیلیپ کارتر مهندس سی سالۀ ساده اندیشی است که پس از یک محکومیت غیرقانونی به تقلب، درحالی که بی گناه است، مدتی طولانی در زندان به سر می برد. کارتر از شکنجه ها و آسیب های نگهبان های سادیستی زندان و بدگمانی اش به دوست وکیلش، که برای آزادی اش تلاش می کند، بسیار رنج می کشد و این ها همه کارتر را به مردی خشن و بدگمان تبدیل می کند. پس از آزادی از زندان کارتر در تلاش برای بازسازی زندگی اش، درحالی که همچنان با عذاب ها و حسادت ها و بدگمانی هایش دست به گریبان است، با ماجراهای تازه ای در ارتباط با همسرش و کسانی که او را در این مهلکه گرفتار کرده اند روبه رو می شود که این کتاب را به اثری منحصربه فرد و تکان دهنده بدل می سازد. در سال 1961 های اسمیت نامه ای از یکی از طرفدارانش در زندان دریافت می کند، مکاتبات بین نویسنده و زندانی ادامه می یابد و نویسنده به آسیب های روانی ای که زندان به دنبال خود دارد علاقه مند می شود. سلول شیشه ای که بر اساس داستانی واقعی نوشته شده عمیق ترین اثر اوست و در بطن خود همۀ زیبایی ها و ظرافت های قلم های اسمیت را دارد. های اسمیت در پایان کتاب «سلول شیشه ای» به تحلیل داستان خود نیز می پردازد که برای علاقه مندان به آثار سینمایی و ادبی و اقتباسی قابل توجه و تامل است. به گفته مترجم در مقدمه اش بر این اثر، نثر های اسمیت در این کتاب به رغم سادگی، بسیار روان و خونسردانه است. تمرکز و حضور ذهن او بر شخصیت اصلی رمان و دغدغه هایش با ظرافت بسیار همراه بوده و به همین دلیل شخصیت اصلی این رمان توسط نویسنده باری مخاطب به خوبی در طول داستان کالبدشکافی می شود. این رمان بر خلاف تصویر همگانی از این دست آثار با شخصیت های منفی و قهرمان هایی روبرو است که قرار نیست بی گناه باشند و نویسنده برای این مقصود نیز تحلیل روانشناختی دقیقی ارائه کرده است