داستان این رمان درباره سکرات مرگ است و در آن، گروهی از انسان های مختلف، در مکانی برزخ گونه دور هم جمع شده اند. تکلیف این آدم ها با بودن یا نبودن شان مشخص نیست. نویسنده در روایت داستانی اش، روایت هایی درباره هرکدام از این آدم ها ارائه کرده و با دلبستگی و علاقه ای که به ادبیات کلاسیک ایران دارد، یک بازخوانی مدرن از مفهوم حرکت برای رسیدن به امر جاودان کننده، انجام داده است. خورشاهیان پیش از شروع متن رمان در صفحه ابتدایی این کتاب نوشته است: کتابی را که تو داری می خوانی، ما زندگی کرده ایم. وی داستان نویسی پرکار است و در آثار داستانی اش از روایت های خاص و عجیبی استفاده می کند که برآمده اند از ذهن چند سویه اش و...