مهانداس کارامچاند گاندی رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیاش استفاده از هر نوع ترور و خشونت را برای رسیدن به مقاصد رد میکرد. فلسفهٔ بیخشونتی گاندی که خود نام «ساتیاگراها» (در زبان سانسکریت بهمعنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت و تحتاللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبشهای مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذاشتهاست. مهاتما گاندی در ۱۹۲۱ میلادی رهبری کنگره ملی هند را بدست گرفت. او در این دوران توانست اندیشه مبارزه بدون اسلحه خود را به مردمش بیاموزد و اسلحه استقلال و خودکفایی در سایه حقیقت را به جامعه بحران زده خویش عرضه کند. یکسال بعد نخستین نشانه های اندیشه مبارزاتی خود را که تحریم کالاهای خارجی بود، بروز داد و در برابر همه اتهاماتی که به او وارد بود، سکوت اختیار کرد و با در پیش گرفتن مقاومت منفی، محکوم به ۶ سال زندان شد. در مدتی که گاندی در اسارت بود، توانست آثار اندیشمندان بزرگی همچون بیکن، کارلایل، راسکین، امرسون، تورو و تولستوی را در یک برنامه منظم مطالعه کند. تجربیات من با راستی، صد درصد ساخت هند، وحدت جماعت و فرق، خاطرات دهلی، کلید بهداشت، عدم تشدد در صلح و جنگ، بانوان و ظلم اجتماعی که به ایشان روا می شود از جمله آثار مهمی به شمار می رود که از گاندی برجای مانده است. او رساله «هند سواراج» را به انتقاد از غرب و مصرف گرایی نوشت. او همچنین مبارزه نفسگیری با ماکیاولیسم و ابزارهای ناپاک سیاسی برای رسیدن به قدرت انجام می داد و در صدد بود تا عنصر صداقت و پاکی را به سیاست و مبارزه بیامیزد. کتاب پیش رو گزیده ای از سخنان این رهبر و مبارز بزرگ است این کتاب را مهشید میرمعزی ترجمه کرده است.