ریچارد که خود را به تبعیدی خود خواسته وا داشته است و از دوبلین سرزمین مادریش به فرانسه پناه برده است آن هم به دلیل مشکلاتی که کشورش داشته .بعد از مدتی با همسرش برتا که از خانواده ای سطح پائین بود به دوبلین باز میگردد به دلیل مرگ مادرش.در این میان دوست ریچارد که رابرت نام دارد بعد از شکست عاطفی که با بئاتریس داشته است عشق خود را به همسر ریچارد ابراز می کند.برتا موافقتش با عشق رابرت را با رفتارش نشان می دهد.و این موضوع را با همسرش ریچارد در میان می گذارد.زیرا به همدیگر قول داده اند که هیچ چیز را در زندگی از همدیگر پنهان نکنند. ریچارد که به گونه ای گوشه گیر و کم حرف است مخالفتی با رفتار همسرش نشان نمی دهد و از او می خواهد که اگر مایل می باشد به عشق رابرت جواب مثبت بدهد.در ضمن خود ریچارد هم با شخصی روابط پنهانی دارد .برتا که در عمق جان ریچارد را دوست دارد و همچنین پسری نیز به نام آرچی حاصل زندگی اش می باشد سر می گذارد به مخالفت کردن و این که نباید تا این حد از آزادی به او و خودش را بدهد.اما ریچارد باور دارد که اگر آنها به یکدیگر علاقه دارند چیزی و کسی نباید مانع آنها باشد.برتا می خواهد حس حسادت ریچارد را برانگیزد تا بدین واسطه بر خودش ثابت کند که هنوز برای ریچارد ارزشمند است اما ریچارد حسادت خود را بروز نمی دهد.تا اینکه در شبی که برتا با رابرت قرار ملاقات داشت به دلیل اصرار برتا ریچارد هم در آنجا حاضر می شود و شروع می کنند به توجیح و اعتراف به تمام کاستی ها و دردهایشان.البته به دید من به صورت مونولوگ.رابرت عقب می نشیند و در یک لحظه رابطهاش با تمام دوبلین از بین میرود پس قصد میکند که کشور را ترک کند و به تبعیدی خودخواسته گردن نهد.و از ریچارد می خواهد که در دوبلین بماند زیرا بسیار به او احتیاج دارند. جیمز جویس، تبعیدی ها را در سال 1914 به رشتۀ تحریر درآورد. یعنی زمانی که هنر او از تجربۀ شخصی و غنایی به سوی تجربۀ دراماتیک و غیر شخصی «اولیس» گام برمی دارد. تبعیدی ها را در مقایسه با دو اثر دیگر جویس؛ «اولیس» و «تصویر هنرمند» یک ازمون ناموفق نمایشی می پندارند که در بیان اندیشه ها و شخصیت پردازی، ضعیف به نظر می رسد. جویس سنت نمایشنامه ادواردی را به حق در تبعیدی ها دنبال می کند تا بتواند به توصیف یک تجربۀ دشوار نمایشی بپردازد. در تبعیدی ها مسئله ابهام در میان اندیشه خردمندانه و پیشرفت روانی قابل باور شخصیت نهفته است. در این نمایشنامه بازیگر از شخصیت نمایشی احساس زدایی کرده تا ایدۀ دراماتیک انتزاعی را به شکلی قابل لمس ارائه کند.