حکومت آل بویه را میان پرده ایرانی حکومت های بعد از اسلام دانسته اند؛ چرا که آنها توانستند برای اولین بار در میان حکومت های عرب نژاد اموی و عباسی و ترکان سلجوقی و مغولان که خاستگاهی خارج از ایران داشتند، سلسله ای را بنیان گزارند که از ایران برخاسته بود و بر امور بغداد و بین النهرین مسلط شد. اگرچه برخی محققان، حکومت بویهیان را درحد یک امپراتوری ندیده و آن را به اتحادیه نامنظم از حکومت ها تشبیه کرده اند، اما تسلط آنها بر بغداد که مرکز جهان اسلام تلقی می شد و دست کم اقدام های درخور توجه عضدالدوله، در احیای استقلال سیاسی و فرهنگی ایران در دوره اسلامی سهم درخور توجهی داشت. در این دوره کتابخانه ها، محافل و مجالس علمی و حکمی پرشمار از سوی حکمرانان و کارگزاران حمایت شد و اندیشمندان و علمای بسیاری پروبال گرفتند. اینطور که صادق حجتی در روایت روان و پرجزئیات خود شرح داده، پیدایی و افول آل بویه یکی از مهم ترین و پرافت و خیزترین ادوار تاریخ ایران بوده است. کتاب «تاریخ، تمدن و فرهنگ ایران در عصر آل بویه» شکل گیری و قدرت یابی و سپس افول دولت بویهی را در فصل های متعدد تشریح کرده و ریشه های قدرت گیری، حاکمان و سیاستمداران آن دوره، اقتصاد و نظام مالی، مناسبات خارجی، وزارت ها و دیوان ها، و جنبه های علمی، فرهنگی و هنری این دوره را بررسی کرده است.