یون سون کیم در کره شمالی ، یکی از سختگیر ترین و ظالمانه ترین کشورهای جهان مدرن به دنیا آمد. به عنوان یک کودک یونسون کشور خود را دوست داشت ... علیرغم سفرهای مدرسه ، به اعدام های عمومی و جلسات روزانه انتقاد از خود می رفتند و در همین حال گرسنگی در کشور زیاد می شد. در یازده سالگی ، پدر و مادربزرگ یون سون از گرسنگی درگذشتند و یون سون نیز در معرض خطر همین بود. سرانجام ، مادرش تصمیم گرفت که به همراه یونسون و خواهرش از کره شمالی فرار کنند . آنها سفری را آغاز کردند که 9 سال طول کشید. قبل از رسیدن به کره جنوبی و آزادی ، یونسون و خانواده اش بی خانمان شدند ، به دست قاچاقچیان چینی افتادند ، در یک اردوگاه کار کره شمالی زنده ماندند و با پای پیاده از بیابان های مغولستان عبور کردند.اکنون ، یون سون داستان جالب خود را در کتاب هزاران فرسنگ تا آزادی برای به صدا درآوردن ده ها میلیون شهروند کره ای شمالی که هنوز در سکوت رنج می برند ، به اشتراک می گذارد. خاطرات او نمایشی پرخاشگرانه از رژیم توتالیتر کره شمالی و درنهایت اثبات قدرت و مقاومت در برابر روح انسان است.