مارتین اسکورسیزی طی سی سال دوران حرفه ای و کارگردانی بیش از بیست فیلم بلند، به مقام استاد بزرگ سینمای آمریکا دست یافته است. و از آن دست سینماگرانی است که درجای جای فیلم های اش حضور دارد. این سینماگر سینمادوست، از کارهای کلاسیک سینمای آمریکا و همین طور موج نوی اروپا بهره می برد و در سال های هفتاد به طور حرفه ای وارد عرصه سینما می شود؛ او با راننده تاکسی به سرعت به موفقیت می رسد، فیلمی که غنای جهان اش را آشکار می کند و همکاری اش را با رابرت دنیرو رقم می زند. از این پس، اسکورسیزی فیلم های اش را بدون سازش هنری و بدون گوشه نشینی می سازد (همان طور که خودش دوست دارد بگوید «یک فیلم برای خودم، یک فیلم برای آن ها»)، چیزی که در دل صنعت سینمای آمریکا متداول نیست، جایی که هیچ چیز به هیچ وجه قطعی نیست: نیویورک، نیویورک، گاو خشمگین، آخرین وسوسه مسیح، کوندون، کازینو، هوانورد... اسکورسیزی پیوسته در حال کشف آمریکا و تاریخ اش است، تاریخی شکل گرفته در درد مهاجرت های متوالی، با فیلم هایی مانند عصر معصومیت یا دار و دسته های نیویورک، تا آخرین اثر بزرگ اش، رفتگان، که نقدی شدید است بر دوره معاصر. او ذوق مستند سازی اش را حفظ می کند و به طور منظم به آن باز می گردد، کارهایی درباره موسیقی (آخرین والس، هیچ راهی به خانه نیست: باب دیلن) یا تاریخ سینما (سفری با مارتین اسکورسیزی در سینمای آمریکا، سفر من به ایتالیا). بنیاد سینمای جهانی که او تاسیس کرده است نیز وی را به عنوان هنرمندی پر شور و سفیر خستگی ناپذیر هنر هفتم به همگان شناسانده است. توما سوتینل چهل و هشت ساله، از 1989 در لوموند روزنامه نگار است. او پس از قلم زدن در باب موسیقی، آفریقا را در دوره چارلز تیلور و لوران - دزیره کابیلا بررسی کرده است. وی در سال 2000 به صفحه سینمایی لوموند پیوسته است.