"شهادت یا یه کم آرامشی که داریم / فهرست" مجموعه دو نمایشنامه است. نمایشنامه اول روایت سر راستی را دنبال نمی کند. در این نمایش ابزورد در بخش اول با یک زوج جوان رو به روییم که مشغول بیان خیالات و تصورات خشونت بار خود هستند. در بخش دوم نمایشنامه نیز دو مرد همکار اداری را می بینم که در تراس یک کافه نشسته اند. آنها در حالی که جرات ترک کردن صندلی هایشان را ندارند بی تفاوت و در نهایت محافظه کاری نظاره گر ترکیدن و تکه تکه شدن یک انسان در چند قدمی شان در پیاده رو هستند. این تصویر قتل یک انسان است که در پس رویدادهای معمولی و روزمره مخفی شده است. معنی این تصویر یعنی که ما حاضریم به قیمت حفظ یک کم آرامش و آسایش خود چشم بر خشونت ها و بی عدالتی ها ببندیم و برای حفظ وضع موجود هر عمل غیر قانونی را قانونی قلمداد کنیم. این بی تفاوتی و فقدان روابط واقعی شخصی، حاکی از میل جامعه به در خود فرو رفتن، کشش مصرف گرایی، لذت جویی، خودخواهی تیپیکال خانواده های بورژوا است. نمایشنامه فهرست نیز داستان یک قهرمان را روایت می کند که هیچ کاری از او بر نمی آید. در این نمایشنامه واقعیت از طریق وجدان خودآگاه قهرمان که بی گمان وجدان خود نویسنده است پدیدار می شود. قهرمان این داستان از ابتدا تا انتهای داستان در رختخواب خود خوابیده است. او سن و سال معینی ندارد. گاهی هفت ساله است و گاهی چهل ساله. هر چند همه چیز درباره این قهرمان مبهم است اما او در گذشته در زمان اشغال کشور لهستان توسط آلمانی ها یکی از اعضای نهضت مقاومت لهستان بوده است درست مثل نویسنده کتاب. به هر حال او یک قهرمان جنگ است که اکنون خانه نشین شده است. در اتاق او که گویی خیابانی از آن می گذرد آدم ها در حال رفت و آمد هستند. افراد می آیند به هم بر می خورند می روند و دوباره بر می گردند. هیچ اهمیتی ندارد چه کسی بیاید و چه رویدادی رخ دهد و در همه این حالت ها کاری از قهرمان ساخته نیست. او دیگر نه ارتباطی با جهان دارد نه حرکتی و نه حتی احساسی. فهرست مثل یک خواب و رویا است. خوابی که در آن بسیاری از لحظه های زندگی مورد بازنگری قرار می گیرد. (less)