قهرمان زندگی اغلب دختران در زندگی، پدرشان است. او مردی با قدرت و حامی برای دخترش است که با برطرف کردن نیازهای مادی و عاطفی او سعی می کند تا از او زنی مستقل و با اراده بسازد. اما بعضی از پدرها در محبت کردن و به اصطلاح در شیوه ی پدری خود دچار افراطی ناخواسته می شوند. این رابطه ی پدر و دختر به عمقی می رسد که حالا دیگر دختر سوگلی پدر است و نامش «دختر بابا» است. اما دختر بابا بودن تا چه اندازه خوب است؟ آیا وابستگی شدید پدر و دختر باعث از دست رفتن استقلال و هویت زنانه ی دختر نمی شود؟ نقش پدر و مادر در این تربیت چیست؟ کتاب دختر بابا با عنوان «دختر بابا؛ موهبت ها و مصیبت های دختر بابا بودن» به همه ی این سوال ها پاسخ می دهد.