کتاب "سقید برفی باید بمیرد" نوشته"نله نویهاوس"،کتابی پرفروش است که بیش از 3.5 میلیون نسخه به چاپ رسانده است. در یک روز نوامبر بارانی ، کارآگاهان پلیس پیا کیرخوف و الیور فون بودنشتاین،به صحنه قتلی رفتند که در آن تصادفی مشکوک اتفاق افتاده بود.زنی از یک پل عابر عابر سقوط کرده است و هنگام برخورد به زمین با ماشینی برخورد میکند که در حال گذشتن از خیابان بود.عابری دیگر شاهد این صحنه بوده است و میگوید که آن زن هل داده شده است. کاراگاهان قصه "نله نویهاوس"،پیا و الیور،تحقیقات خود را شروع میکنند.آنها به روستای کوچکی که مقتول،ریتا کرامر،در آن زندگی میکند میرسند. اما معمایی در داستان وجود دارد.عصر یازده سپتامبر یازده سال قبل ، دو دختر هفده ساله بدون هیچ اثری از روستا ناپدید شدند و توبیاس سارتوریوس بیست ساله ، پسر ریتا کرامر ، به ده سال زندان محکوم است. بودنشتاین و کیرشوف کشف می کنند که توبیاس پس از تحمل حکم خود ، اکنون به شهر زادگاه خود بازگشت.در روستا ، پیا و الیور با اتفاق جدید و در عین حال جدید دیگری روبرو می شوند. وقتی دختر جوان دیگری ناپدید می شود.